یک.
فروید بر این باور بود که بیماری هیستری و شاید سایر نمودهای عصبی در رویدادهایی ریشه دارند که بیمار آن را فراموش یا سرکوب کرده است. یعنی به زبان سادهتر، تمام عمرت تلاش میکنی اتفاقات بد زندگیات را فراموش کنی آنقدر که یاد میگیری حتی اگر اتفاق بدی برایت افتاد، همان لحظه به خودت بقبولانی که چیز مهمی نیست و همه چیز درست میشود و وقتی سالها بعد در چاه گیر میکنی و دنبال راه نجات هستی، این حقیقت که سرکوب کردن احساساتت چندان هم درست نبوده توی صورتت سیلی میزند.
دو.
امروز وقتی خوردم زمین باید به جای بلند شدن و ادامه دادن جوری که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده، عکسالعمل نشان میدادم. یا حداقل وقتی لب پف کرده و دماغ زخمیام را در آینه دیدم و از درد زانو به خودم پیچیدم، باید گریه میکردم. ولی نکردم و این باعث شد بیشتر درون چاه فرو بروم. باعث شد بیشتر از خودم دور شوم. خودم را ناامید کردم و میدانید که هیچ ناامیدی بدتر از این نیست که آدم خودش را ناامید کند.
44/ فیک...
ما را در سایت 44/ فیک دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dmnz بازدید : 146 تاريخ : يکشنبه 14 بهمن 1397 ساعت: 18:52