۱۴ ساعت خوابیدم، کتابهایی که چندین ماه تو لیستم بود رو بدون توجه به قیمتشون خریدم (aka خریددرمانی)، موهام رو کوتاه کردم، با دوستام رفتم بیرون، چیزهایی که دوست داشتم رو خوردم، برنامههایی که دوست داشتم رو نگاه کردم، پیانو تمرین کردم، کارهایی کردم که الان حتی به ذهنم نمیاد. ولی در آخر، هنوز هم خوشحال نیستم. هنوز هم تنها سوال ذهنم اینه: چهطوری دووم بیارم؟
بهم بگید آدمها چهطوری دووم میارن. چهطوری برای یه اتفاق بزرگ خودشون رو آماده میکنن و امیدشون رو از دست نمیدن. چهطوری آیدلها چندین سال کارآموزی میکنن و حتی اینکه چهطوری بعضی از آدمها سالها صرف آمادهسازی نقشهی انتقامشون میکنن.
نوشته شده در پنجشنبه چهارم اسفند ۱۴۰۱ساعت 12:5 به قلم میرا |
44/ فیک...برچسب : نویسنده : dmnz بازدید : 57